اگرچه در میدان نبرد، پیروزی همچنان از آن حزبالله است و میبینیم که رژیم صهیونسیتی به تلافی شکستی که خورده دست به عملیاتهای وحشیانه و نسلکشی در غرب آسیا زده، اما در فضای سیاسی، دولت لبنان چندان حس پیروزمندی ندارد. بهویژه اینکه پس از شهادت سید حسن نصرالله، اسرائیل دامنه فشارها بر لبنان را گستردهتر کرد. این رژیم حتی پروازهای ورودی به فرودگاه بیروت را هم مدیریت کرد و رسماً مانع از فرود هواپیماهای ایرانی در این فرودگاه شد.
فشار روانی و سیاسی بر دولت و ملت لبنان و به ویژه حزبالله تا آنجا شدت گرفت که دیدیم نجیب میقاتی طی روزهای گذشته از معاهده ۱۷۰۱ و آمادگی برای اجرای آن هم سخن به میان آورد. البته این مواضع خیلی سریع توسط حزب الله تعدیل شد و با بیانیهای که این حزب صادر کرد، رسماً بساط آتش بس رایگان برچیده شد. اما مسئله اصلی حمایت سیاسی از لبنان است که همچنان توسط هیچ گروه و طرفی تامین نشد، تا اینکه یک اتفاق مهم افتاد؛ دکتر قالیباف در سفری غیررسمی و دوستانه تصمیم گرفت زیر بمباران صهیونیستها هواپیمای خود را در فرودگاه بیروت به زمین بنشاند.
نگارنده در انتخابات اخیر به دکتر قالیباف رأی نداده اما اقدام روز گذشته او را حرکتی در سطح ریاست جمهوری مهم و مؤثر میداند. این سفر او مشخصات و نتایجی داشت:
۱. هرچند که قالیباف در این سفر با نجیب میقاتی هم دیدار کرد اما سفر رئیس مجلس به شکل کاملاً دوستانه رقم خورد و این یعنی اینکه روابط ایران و لبنان فراتر از روابط رسمی، کاملاً صمیمی دنبال میشود. برای کشوری در حال جنگ این پیام نشان از حمایت همهجانبه ایران دارد.
۲. هرچند هفته پیش هم دکتر عراقچی وزیر خارجه به بیروت سفر کرده بود و شاید بتوان گفت سد سفر به بیروت را او شکست، اما باید اذعان کنیم که او در یک سفر کاری و ماموریت رسمی به لبنان سفر کرد. قالیباف اما مأموریتی برای این سفر نداشت. در حقیقت مأموریت قالیباف یک مأموریت دغدغهمندانه و جهادی بود و این بهمعنای این است که سرنوشت لبنان جزو دغدغههای بالاترین مقامات جمهوری اسلامی است.
۳. حتی پیش از آنکه قالیباف از آسمان ایران خارج شود، ویدئوهای مربوط به هدایت هواپیما توسط او به مقصد بیروت در فضای مجازی بهدست مقامات اسرائیلی رسید و این یعنی اینکه حتی رئیس مجلس ایران هم از اینکه بخواهد علنی وارد بیروت شود ترسی ندارد و کسی هم نمیتواند مانع او شود.
۴. قالیباف در سفرش در روز روشن به منطقه ضاحیه هم سر زد. آن هم نه پنهانی، بلکه آشکار و با حضور دوربینهای رسانههای مختلف. حضور در منطقهای که حتی شبها هم بهشدت رصد میشود و کمترین تحرکات توسط مقامات با گلولهباران پهپادها و جنگندههای رژیم صهیونیستی استقبال میشود، خود نشان از آمادگی جمهوری اسلامی برای همراهی با ملت و دولت لبنان تا پای جان است.
۵. چهار سال پیش وقتی بندر بیروت منفجر شد و تبعات وحشتناکی به بار آورد، ماکرون در اولین روزها به این بندر سفر کرد و در فضایی بسیار صمیمی، بدون کت و با آستینهای بالا زده از همه بخشهای این بندر دیدن کرد، با مقامات لبنان دیدار کرد و به آنها قول داد در کنار آنها هست. هرچند که وعدههای او خیلی عملی نشد و بندر بیروت همچنان بازسازی نشده اما یکی از حسرتهای ما این بود که چرا مقامات ایران به لبنان سفر نکردهاند؟ حالا اما سفر قالیباف نشان از بلوغ سیاسی دارد. سفری که شاید بیش از لبنان برای خودمان سود داشته باشد.
۶. اما مهمترین پیام سفر قالیباف به اسرائیل بود: در روزهای اخیر رسانههای سعودی صیهونیستی تلاش زیادی داشتند تا با ایجاد پروپگاندای تبلیغاتی، بین هستههای اصلی مقاومت تفرقه ایجاد کنند. حتی دیدیم که چند هفته قبل توئیتی از وزیر سابق محیط زیست لبنان علیه مقامات کشورمان منتشر شد. یا شایعاتی که درباره سردار قاآنی منتشر شد و متأسفانه توسط بخشی از بدنه مقاومت هم جذب شد. حضور سردار قالیباف در منطقه ضاحیه تیر خلاص به این پروپگاندا بود. حالا و در غیاب رهبران بزرگ منطقه و جهان باید منتظر نزدیکتر شدن بیش از پیش بیروت به تهران باشیم.
نظر شما